لند لند...

ساخت وبلاگ
وقتی بهار به آخرین روز خودش میرسه و خرداد با تمام قشنگیاش میزاره و میره، به محض اینکه اولین ثانیه های تابستون شروع میشه، دلم مثل بچگیا شروع میکنه به محکم کوبیدن.قدرت تپش دلم اونقدر بالاست که بلندم میکنه و اینور و اونور میبرتم .انگار وقت برای شادی کردن، برای خوابیدنای زیاد و برای بازی کردن خیلی کم هستش.با اینکه دیگه مثل بچگیا و قدیما نیست، اما با اومدن تابستون دلم وادارم میکنه توپمو بردارمو برم تو کوچه دنبال همبازیام.دلم وادارم میکنه یخمکای پرتغالی رو از مغازه ها خالی کنم، از وسط نصفشون کنم و دوتاشو باهم بخورم.دلم وادارام میکنه زیر تمام سایه های درختا، تو چمنا لش کنم و آواز بخونم.دلم وادارم میکنه اونقدر آب بازی کنم و خیس بشم که سرما بخورم.دلم وادارم میکنه شبا برم بالا پشت بوم و داخل پشه بند دراز بکشم، از اونجا ستاره هارو بشمارم و محو تماشای ماه بشم بعد شعر بنویسم و با لالایی جیرجیرکا بخوابم.دلم وادارم میکنه جلوی کولر بشینم و درحالیکه شربت خاکشیر آبلیمویی به همراه چنتا گیلاس و توت فرنگی میخورم، تلوزیون تماشا کنم.دلم یخ در بهشتایی رو میخواد که از شدت یخ بودنش، برای چند دقیقه مغزم درد بگیره.دلم آب-دوغ خیارای مامان جونو میخواد، با تیکه های یخ، گردو، کشمش، خیار و سبزی تازه.دلم شمالو میخواد وقتی موقع غروبِ که هوا از شدت گرما افتاده اما هنوز شرجیه و یه باد خُنکی از دریا به سمت ساحل میاد، لباس هاوائیمو با شلوارکش بپوشم، دگمه های لباسو باز کنم و از بادی که توش میفته لذت ببرم بعد برم مغازه ی روبروی دریا، لیموناد شیشه ای بگیرم با یه نخ سیگار شُترنشان آبی، در حالیکه خورشید غروب میکنه، عینک دودیمو برمیدارم، لباسامو میکنم و رو شنای داغ ساحل میندازم و میرم تو دریا.سرمو تو آب میکنم وقتی بیرون لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : clondlondc بازدید : 110 تاريخ : سه شنبه 12 مهر 1401 ساعت: 11:01

برخی از حقوق متن‌های نوشته‌شده در این وبلاگ برای نویسنده محفوظ‌ند.
قالب این وبلاگ نیز توسط سایکو تهیه شده و حقوق مربوط به آن هم محفوظ است.

لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : clondlondc بازدید : 225 تاريخ : سه شنبه 12 مهر 1401 ساعت: 11:01

جووون ایرانی سلامآمارا نشون داده نود و نه درصد مشکلات جهان تو دستشویی بررسی و حل و فصل شدهزمانیکه تو زندگیتون دچار افسردگی و بی حوصلگی شدید، زور الکی رویِ کتابا نزنید، بیخودی چشمتونو خسته نکنید، فیلمای انگیزشی نبینید خودتونو با چَت و چِت کردن خسته نکنید، مدیتیشن چاکراه روده بازکنو انجام بدید، سریع یه قرص اسهال بخورید، پا شید و خودتون سرگرم کنید تا قرص زودتر جذب بشه، به هرچی که دورو ورتون هست گیر بدید، از کنار هیچ چیزی بی توجه رد نشید، یه لنگه پا در هوا دست افشان لنگ دیگش تو دستمه نگی دیگه بسه مستمه، نگید چیزی نیست، تا نباشد چیزکی مردم نکشند شیشکی، برای هیچ ایرانی هیچ راه بسته ای نیست، یا راهی خواهیم باخت یا راهی خواهم گا، نگو نگو نمیشه(2 عصبانی)، شد شد نشد نشد ولش کن(آرام)، به کودکی سفر کن و به ریشه ی مشکلاتت فریدون فرویدانه نظر کن، به استعدادات که حالا به اسهالاتت تبدیل شدن فکر کن، به اینکه چطور توانائیای بروز ندادت تبدیل به یبوستات شدن و بازم نمیتونی بروزشون بدی بیندیش، زگهواره تا گور دیدی که گوز چگونه بهرام گرفت اندیشه کن... البته باز اینجا سوال پیش میاد که آیا اندیشه ی بیمه از بینشه یا از شکم یا از تامین اجتماعی؟ تغییر کن، رنگ عوض کردن مد شده و همرنگ جماعت دِمدست جووون ایرانی، فردیت فردیس پردیس تندیس بلورین جشنواره ی سیخ مرغ زجر با عشق تقدیم میشود به برادر آلپاچینو از بچه های با معرفت لب خط سیسیل پائینتر از پامنارو دروازه قار، یار غار، غار غار، قالب پنیری دیدو به دندان گرفت روبهی ناگهان زیرک و نابکار کابل او را گرفت و گفت به به عجب دُمی، چه سری، چه پایی، چقد قشنگی (آه) از همه رنگی(آه) لوپتو بکشم(آه)کلاغ قشنگم(آه) پائین اومدیم خیار بود، بالا اومدیم انار بود، قصه ی ما شیاف لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : clondlondc بازدید : 114 تاريخ : سه شنبه 12 مهر 1401 ساعت: 11:01